ارتش و مادورو

ساخت وبلاگ
منتشر شده در روزنامه سازندگی

معادلات حاکم بر ونزوئلا پیچیده‌تر از حد تصور است. در شرایط کنونی خوان گوایدو، رهبر مخالفان به‌عنوان رئیس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جمهوری موقت سوگند خورده است و بسیاری از کشورها در سطح جامعه بین‌الملل ریاستش را به رسمیت شناختند. در چنین فضایی بازداشت گوایدو هم زمینه را برای بسته شدن پارلمان این کشور فراهم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و هم بستر را برای سرکوب بیشتر مخالفان و معترضان. این امر مهم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند صدای نهادهای حقوق بشری و همچنین بازیگران حامی خوان گوایدو را درآورده و زمینه را برای شکل‌گیری حکومتی اقتدارگرا و دیکتاتوری تمام‌عیار فراهم کند.

به بیانی دیگر با بازداشت گوایدو، ونزوئلا همچون کره شمالی به کشوری به‌مراتب منزوی تبدیل خواهد شد. در این میان مخالفانش به‌واسطه کمک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مالی جامعه بین‌الملل قوی‌تر خواهند شد. براساس این سناریو اگر مادورو به جای توافق و رایزنی با مخالفان به اهرم سرکوب و فشار متوسل شود، آن زمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان پیش‌بینی کرد که ونزوئلا درگیر نبرد داخلی مسلحانه خواهد شد. با این حال سناریوهای دیگری را نباید از نظر دور داشت.

تجربه نشان داده است که در ساختار سیاسی کشورهای آمریکای لاتین دولت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اقتدارگرا قادر نیستند با توسل به سرکوب گسترده قدرتشان را حفظ کنند. در این میان نقش ارتش را نباید نادیده انگاشت. درست است که این ساختار نظامی در کنار نیکلاس مادورو قرار گرفته است، اما درگیر چندصدایی است و بخشی از بدنه این ساختار به دلیل عدم دسترسی به خدمات اجتماعی، تورم و فقر ممکن است جذب مردم شوند و از خوان گوایدو حمایت کنند. آنچه درحال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حاضر در ونزوئلا شاهدیم، انقلاب یا نوعی خیزش مردمی برای تحقق مطالبات و خواسته‌هایشان است. ونزوئلا از جمله کشورهایی است که مدتی طولانی طعم دموکراسی را تجربه کرده است و احزاب سیاسی، نهادهای مدنی و نظم لیبرال بر این کشور حاکم بوده‌اند.در این میان حزب سوسیالیست تنها بخشی از جریان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های حاکم است. با این حال بعید به نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد طرفین بتوانند در مورد انتقال مسالمت‌آمیز قدرت با یکدیگر به توافق دست یابند، چرا که ادبیاتشان با یکدیگر تفاوت دارد. به ادبیات مقام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نزدیک به رئیس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جمهوری ونزوئلا دقت کنید، وزیر دفاع ونزوئلا خوان گوایدو را گروگان نومحافظه‌کاران توصیف کرده است، طبیعتا این ادبیاتی ضدامپریالیستی است. تقابل دو تفکر طبیعتا نتیجه مذاکرات را بر هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریزد. با این حال تلاش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها برای طرح مسئله ونزوئلا در شورای امنیت سازمان ملل از دو منظر بااهمیت است، اول: افکار عمومی از آنچه در ونزوئلا در حال رخ دادن است آگاه‌تر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند، دوم: این نشست فرصتی به کشورهای مخالف ریاست نیکلاس مادورو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد تا استدلال‌هایشان را مطرح کنند.طبیعتا سیاست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نادرست مادورو ساختار جمعیتی منطقه را برهم‌ریخته و موجب تقویت دغدغه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های امنیتی شده است. طرح چنین مباحثی از منظر تئوریک، ائتلافی را که در تقابل با مادورو قرار گرفته است تقویت خواهد کرد و مسیر را برای خوان گوایدو برای تحقق خواسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مطالبات مردمی هموار خواهد کرد. با این حال و در نهایت حضور مردم و میزان پافشاری‌شان بر مواضعشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند مولفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای تعیین‌کننده باشد.

هادی اعلمی فریمان...
ما را در سایت هادی اعلمی فریمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hadialamio بازدید : 192 تاريخ : پنجشنبه 2 اسفند 1397 ساعت: 0:16