پدر فقرای برزیل

ساخت وبلاگ
منتشر شده در روزنامه سازندگی 18 مهر

اینکه جامعه ی بررسی از مرجع برزیل طبق کپی رایت در درازمدت دموکراسی را به عنوان انتخابی نهایی برگزید ،نخبگان کشور در نیمه ی دوم قرن بیستم برآن مسیر توافق ومصالحه کردند و حکومت نظامیان به حاشیه رفت و به پادگان ها بازگشتند تا رفاه و توسعه مردم تامین شود ،تحولی بسیار شگرف در ساختار جامعه ی بررسی از مرجع برزیل طبق کپی رایت بوده است.لکن استقبال گسترده جامعه برزیل ازژایر بولسانارو نشان دهنده امر دیگری است که جامعه برزیل وارد حیات سیاسی جدیدی شده است و نباید آن را بازگشتی شکست خورده به دوره ی نظامیان تلقی کرد. با آشکارشدن بحث فسادهای سیاسی در حزب کارگران برزیل به عنوان یکی از ریشه دارترین احزاب کشور لولاداسیلوا حامی دیلما روسف  با  اقدامات سیاسی میشل تمر روانه زندان شد تا پرونده ی حزب کارگر برزیل تا چندی به حاشیه برود.در فضای افشای فسادهای حزبی-که شاید برای سیاستمداران بدیهی و عادی باشد اما از نگاه تیزبین افکار عمومی دور نیست و مساله خشونت های داخلی - جامعه سیاسی و اجتماعی برزیل دچار یک فرسایش سیاسی شدید شد .جامعه و مردم برزیل احساس کردند که آنان از بازی‌های راس هرم قدرت  مطلع نیستند و همین امر باعث شد تا استقبال از بولسانارو که خارج از این بازی‌های حزبی قرار داشت افزایش یابد. نقطه تمرکز بولسانارو در جامعه برزیل در درجه اول بحث تمرکز بردموکراسی در برزیل و مشکلات ناشی از این نوع دموکراسی بود. عامل دوم را باید بازگشت او به خاطره دوران حاکمیت نظامیان برزیل دانست. این دوران از 1930 و 1945یادآور مدل حکومت وارگاس است که مانند پرونیست‌های آرژانتین نوعی پوپولیسم را دنبال می‌کردکه منجر به تنش سیاسی و اختلاف نظر درکشور برزیل شد.   آیدا سکوئیرا ویاردا در مقاله پژوهشی برزیل:بی نظمی های یک دموکراسی مترقی به شیوایی فضای دوره ی وارگاس را که منتهی به کودتای نظامیان شد،چنین بر می شمارد:"بین سال 1930و استعفا در سال 1945 وارگاس با ترکیبی از یک ائتلاف همیشه درحال تغییر و پرتزویر،یک مفهوم کورپوراتیستی مبهم که از اصطلاح دولت جدید برداشت شده بودو نوعی پوپولیسم حکومت کرد که او را نزد برزیلی ها محبوب و عزیز می کرد،برزیلی هایی که به او عنوان پدر فقرا را داده بودند.وی بدون اینکه توجه چندانی به قانون داشته باشد برنامه ها و سیاست های قراقانون اساسی خود را نهادینه ساخت و نسبت به سرکوبی بی رحمانه منتقدانش چندان حس انزجار و بی زاری نداشت.قدرت و آموزش  متمرکز شد.سانسور به شدت اجرا می شد.سیستم تامین اجتماعی وی ،به عنوان امری بدیع که او را نزد کارگران محبوب ساخت ،هنوز هسته ی  محوری سیستم رفاه اجتماعی برزیل را شکل می دهد"

سپس حزب کارگران  برزیل میراث خواری درازمدت از نظام فکری پدر فقرا شد و همین تشتت آرا و اختلافات سیاسی موجب شد تا نظامیان برای بازگرداندن آرامش کودتا کنند.اما فرایندکودتای 1964 مصالحه و دمکراسی و مخالفت مردم با بازگشت سلطنت و پایه گذاری سیستم فدرالیسم بسیار قدرتمندی مشابه ایالات متحده آمریکا شد.بولسانارو نیز امروز صحبت از بازگشت به همان دوران را مطرح کرده و لزوم بازسازی نظم و مبارزه با فساد در این کشور و همچنین اتمام خشونت‌های داخلی در این کشور را ارجح دانسته است. بولسانارو را نباید راست افراطی به معنای مصطلح دانست چراکه هرکجا صحبت از مبارزه با فساد به میان آید مورد استقبال مردم قرار خواهد گرفت و این موضوع چندان ارتباطی به راست یا چپ افراطی ندارد. مردم برزیل به دلیل سوء استفاده‌های گسترده از دموکراسی و بی‌اعتنایی سیاستمداران این کشور که عمدتا از حزب قدرتمند کارگر هستند، نیاز به تغییر و تحول جدی را احساس کرده‌اند و با ظهور بولسانارو با شعارها و برنامه‌های جدید مانند آزادی مجوز حمل اسلحه و یا مخالفت با رسانه‌ها و آزادسازی اقتصاد و ... توانسته لقب ترامپ برزیل را از آن خود کرده و نظر مساعد جامعه برزیل را به خود جلب کند. چرخش افکار عمومی جامعه برزیل به سوی بولسانارو انجام گرفته است، اما اکثر نخبگان سوسیالیست این کشور همچنان از رقیب او طرفداری خواهند کرد. ساختار سیاسی فدرالی برزیل باثبات و مورد مصالحه الیت جامعه است و به نظر من استناد به دوران دیکتاتوری نظامی این کشور به آن معنای بازگشت به اختناق نیست ،بلکه بیشتر تاکید بر نظم و دیسیپلین برای حل مشکلات است ،مضاف براینکه که دیکتاتوری نظامی برزیل در طول دوران معاصر همواره تعامل سیاسی داشته و قانون اساسی برزیل نیز دوران طولانی و پر فراز و نشیب را طی کرده است تا به دوران ثبات کنونی رسیده و بولسانارو نمی‌تواند آن را برهم زند. ساختار سیاسی برزیل بسیار شبیه به سیستم ایالات متحده درآمریکای شمالی است و از این نظر یکی از موفق‌ترین دموکراسی‌های آمریکای لاتین محسوب می‌شود. در انتخابات 6 آبان این کشور به احتمال بسیار زیاد، بولسانارو رای خواهد آورد و با کمک نظامیان –و نه مداخله ی سراسری-به دنبال برقراری نظم خواهد بود و این مساله باعث خواهد شد تا کشور وارد تنش‌های سیاسی نشود چراکه بخش‌های مختلف ساختار برزیل برای کنترل اوضاع با یکدیگر همکاری و تعامل خواهند داشت. برزیل دوره کودتای نظامی را پشت سر گذاشته است و امروز دموکراسی باثبات و قدرتمندی را دارد و از سوی دیگر جامعه این کشور نیز مایل به تنش نیست و با ائتلاف سازی قدرتمندی که بدنه سیاسی این کشور دارد با اینکه رویه بولسانارو متفاوت و میل به دگرگونی راهبردی در سیاست گذاری به سمت راستگرایی دارد، اما منجر به تغییر در ساختار سیاسی باثبات و دمکراتیک برزیل نخواهد شد.

هادی اعلمی فریمان...
ما را در سایت هادی اعلمی فریمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hadialamio بازدید : 209 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 22:31